با اضافه شدن قابلیت جذاب استوری گذاشتن در واتساپ؛ بسیاری از دوستان در تلاش هستند که همچون دیگر پلتفرمها؛ در این پلتفرم نیز استوریهای خاص و احساسی قرار دهند. یکی از این موضوعات قطعا “غم” است. به همین دلیل ما امروز در سایت ادبی و هنری هم نگاران قصد داریم متن غمگین برای استوری واتساپ را برای شما دوستان قرار دهیم. با ما باشید.
شعر و متن غمگین برای استوری واتساپ
با هرچیزی کنار نیا، تو لیاقت اینو داری که باهات درست رفتار بشه!
𝗡𝗼𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝘃𝗮𝗹𝘂𝗮𝗯𝗹𝗲 𝗶𝗻 𝗹𝗶𝗳𝗲 𝗰𝗼𝗺𝗲𝘀 𝗲𝗮𝘀𝗶𝗹𝘆!
هیچ چیز ارزشمندی در زندگی به آسونی بدست نمیاد!
𝗬𝗼𝘂 𝗱𝗶𝗱𝗻’𝘁 𝗱𝗲𝘀𝗲𝗿𝘃𝗲 𝗺𝗲 𝗮𝘁 𝗮𝗹𝗹!
تو اصلا لیاقت منو نداشتی!
درد زمانی تو رو رها میکنه که درسشو بهت یاد داده باشه
آدمه دیگه یه روز حوصله هیشکیو نداره، حتی دلش میخاد خودشم بریزه دور
سیگارها غذا هستند، برای روحهای شکسته.
زمان خیلی از زخمها رو التیام نمیده
خودم باید دست به کار بشم.
چرا باید بترسم از این که قضاوتم کنی؟ مگه قضاوتِ تو به حقیقتِ من آسیب میزنه؟
به سکوتم؛ به قویترین سلاحم احترام بگذار.
طنینش را میشنوی؟
از زیبایی آنچه میگویم لذت میبری؟
و از خطاهای بزرگم آن بود که؛
لحظات دلخوشی رو سرسری میگذراندم،
اما غم و اندوه را با همهی وجود زندگی میکردم…
𝐓𝐫𝐮𝐞 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐡𝐚𝐬 𝐧𝐨 𝐞𝐱𝐩𝐢𝐫𝐲 𝐝𝐚𝐭𝐞
عشقِ وآقعی تاریخ انقضا نداره!
هیچ مَتَرسَکی را شبیه گُرگ نَساختَند…
شبیه پَلَنگ یا خِرس هم نساختند
تَرسناک تر از آدمیزاد نَیافتِه اند
مترسک سازها…!
بِدونِ حضورِ خُدا جایی نَرو
به خیالَت که به آبادی میرِسی؟
نه رفیق!!!
چِراغی که دَر سیاهی میدِرَخشَد…
چشم گرگ است…!
خدا شوتِ نَزَدِه کسی رو ؛ گُل نمیکنه…
من آن پیرَم کِه با شیران کُنَم بازی
تو اِی آهو چِنان مَستی
که با مَن میکُنی بازی…!
یادَت باشد روزِگار میچَرخَد
قُدرَت ، خوشی و ذَلیلی هم بین انسانها میچرخد
روزی کسانی به رویَت هفت تیر میکِشَند که در طول عُمرِشان کِبریت هم روشَن نکرده اند…!
سَهمِ ما از زندگی عُمری چَریدَن بود و بس….
پس حَلالَت باد چوپان!
هر چه میدوشی بِدوش !!!
من از بی نتیجه بودن تلاشام خسته شدم، از هرروز غمگین بودن خسته شدم، از ترسیدن برای نرسیدن خسته شدم، از فکر کردن به اشتباهات جبران نشدنیم خسته شدم، از صداهای بلند آدما خسته شدم، از سرزنش شدن برای خطایی که ازش پشیمونم خسته شدم، از گند زدن های پیدرپی خسته شدم، از دور بودن خسته شدم، از مشکلات جسمی عجیبم خسته شدم، از خستگی همیشگیم خسته شدم، از این افسردگی نامرد که همش سعی دارم انکارش کنم خسته شدم…
” او مثل دیگران نبود ؛
دوست داشتنش تکراری نمیشد ..!!
دل های ما که بهم نزدیک باشد
دیگر چه فرقی میکند کجای این جهان باشیم!
دور باش اما نزدیک ؛ من از
نزدیک بودنهای دور میترسم
People do not care for you when you are alone , They just care for you when they are alone .
مردم وقتی که شما تنهایید بهتون اهمیت نمیدن،
اونا فقط وقتی اهمیت میدن که خودشون تنهان .
احمد شاملو خیلی قشنگ میگفت:
ناز را می کشیم، آه را می کشیم
انتظار را می کشیم، درد را می کشیم
پس چرا بعد این همه سال نتوانسته ایم دست بکشیم از هر آنچه آزارمان میدهد؟
زحمت چی میکشی در پی درمان ما طبیب؟
ما بِه نمیشویم و تو بد نام میشوی…
ممكن نيست سخاوتمندتر از يك زن باشى!
اگر به او امنيت دادى
براى تو وطن خواهد شد
آدمی که حالش خوب نیست خودش بیشتر از همه اذیت میشه، بیشتر از همه عذاب وجدان داره واسه اینکه حال بقیه رو بد میکنه، بیشتر از همه میخواد دوباره بخنده و مثل قبل شه، پس؛ هی هروز هر ساعت هر دقیقه اینارو بهش نگید چون فقط یه کاری میکنید بیشتر از قبل بره تو خودش و حس کنه نبودنش بهتر از بودنشه.
چشم بد دور که دیوانهی لبخند توام
تو مرا در دل صد حادثه، میخندانی
بهرِ من این زندگانی، غیرِ جان کندن نبود
مرگ را هر روز دیدم در نقابِ زندگی...
زنان گریه میکنند تا اشتباهات خود را پنهان کنند،
مردان لبخند میزنند تا درد خود را پنهان کنند،
به همین دلیل است که هرگز به یک زن گریان اعتماد نکنید و هرگز به یک مرد خندان اعتماد نکنید!
گفته بودی که:
” دوایی بکنم درد تو را “
ما در آن درد
به امیدِ دوای تو هنوز…
و من
در هر پلکی
یکبار دیدنت را میبازم…
دیروز از کنار یکی رد شدم:
غریبه بود اما …
من سال تولدشو میدونستم ،
رنگ مورد علاقشو میدونستم ،
میدونستم از چی خوشش میاد و از چی بدش میاد
عطر مورد علاقشو میدونستم،
اما اون فقط یک ‘غریبه’ بود که دوسش داشتم
اگر
تا
ابد
دلم
برای
جای
خالی ات
تنگ
بماند
چه..!؟
از یه جایی به بعد دیگه فقط نگاه میکنی و زندگی واست میشه یه تلویزیون که قراره تماشاش کنی ! دیگه کسیو صدا نمیکنی هی فلانی بیا با هم تلویزیون ببینیم.. انتخابو واسه آدمایِ زندگیت باز میذاری؛
هرکی خواست کنارت میشینه و هر کی نخواست میره !
به یه جایی میرسی که دیگه نه کسی رو دوست خودت می دونی و نه کسی رو دشمنت، همه غریبههایی هستن که خاطرههای خوب یا بد برات میسازن و میرن.
دوست
دارَم
که
خودَم
را
زِ
خودم
دور
کُنم
خودِ
مَن
با
خودِ
مَن
دَر
خودِ
مَن
می
جَنگَد!
مشكل اينجاست كه ما نه براى خودمان بلكه براى آدمهاى اطرافمان زندگى ميكنيم،
لباسى ميپوشيم كه مردم خوششان بياد…
عطرى ميزنيم كه مردم لذت ببرند…
رشته اى درس می خوانيم كه كلاس داشته باشد…
با كسى ازدواج می كنيم كه دهان مردم را ببنديم…
بچه دار ميشويم كه برايمان حرف در نياورند…
و اين داستان تا آخر عمر ادامه دارد!
ما اگر كارى براى دلمان می كرديم وضعمان اين نبود، همين…
شبان آهسته میگریَم؛ که شاید کم شود دردم!
تحمل میرود، اما شبِ غم سر نمیآید…
I cry slowly as a shepherd; That may reduce my pain!
Tolerance goes away, but the night of sadness does not end…
یه شبایی هستن صبح نمیشن
بعد چند روز چند ماه چند سال
میبینی اون شب هنوز برات صبح
نشده:)
تیره و تاریک و تار.
بدون ماه و ستاره هاش
سیاهه سیاه…
این شبا تموم نمیشن فقط مثل یه
آلبوم خاک خورده میمونه یه گوشه
ذهنت:))
نه میگذره که صبح شه و یادت بره نه
تموم میشه فقط عذابه…
چقد از این شبای صبح نشده
داشتیم و داریم و خواهیم داشت:)
آدم هیچ وقت نمیتونه کسی که دوستش داره رو فراموش کنه نهایتا دیگه حرفی دربارش نمیزنه.
خیلیامون واقعا سنی نداریم ولی اینجوریم که:
وای زندگیمون داره تموم میشه،ولی من هنوز به اندازه کافی خوشحال و موفق نبودم):
ببین این نصیحت و از من بشنو
هرچیزی یه روزی از کنارت میره ، نمیگم دلبسته نشو ، نمیگم قلبت و از سنگ بساز و بی احساس باش ولی بعد از رفتنش فقط ۲ ساعت ارزش داره ناراحت باشی . هر اومدنی یه رفتنی داره از رفتن ها غمگین نشو….
دیدی وقتی چسب نواری رو کاغذ میچسبونید موقع کندنش یه لایه از کاغذ جدا میشه؟شایدم پاره بشه،دل کندن از توهم همینجوری بود دیگه مثه اول نشدم 🙂
گفتند اشک بریز
خالی میشوی
خالی که نشدم هیچ…
پر شدم از بی کسی
که چرا کسی اشک هایم را
پاک نمیکند
و بگوید اشک نریز تو
من را داری
عجبـ تـلـخـ بود
شیرینیـ دروغـ عاشقـ بودنشـ …
” ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﯼ؟ “ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ
ﻭﻟﯽ ” ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ ” ﺧﻮﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ …
Thanks for breaking my heart
مرسی که قلبمو شکستی!
کاش میشد نوشت
تموم حرف هایی که بغض شدند
و بر گونه جاری نشدند
سرگرمی ام شده گرفتنِ فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری :
“غم تمام می شود”
“غصه نخور”
“مشکلات حل می شود ”
و …
دلم می گیرد، چرا حافظ نمی داند بی او هیچ چیز تمامی ندارد جز این زندگی؟!
یه قلب شکسته مثل شکلات آب شده ست
هیچ وقت به حالت اولش برنمی گرده.
بدون تو اتاق خالیه و قلبم خالی تر!
نمی تونی تصور کنی که چقدر دلم برات تنگ شده
دلم شکست عشق من
اما فدای سرت
کفش هایت را بپوش تا مبادا
خرده هایش در پاهایت برود
خدایا
تنها نگذار …
دلی را که هیچ کس
”دردش” را نمی فهمد
بحرانِ ندیدن تو را من
چه کنم ..؟!
Tears are words the heart can’t say
اشک ها کلماتی هستند که قلب نمی تواند بگوید!
کاش یک نفر بود
که دوستم داشت
که دوستش داشتم
و همین را برای همیشه میگفت
و همین را برای همیشه میگفتم
همین دوستت دارم را
به همین سادگی…
هیچ لحظه ای در هیچ روزی نیست که من دلتنگ تو نبوده باشم
سخت ترین چیز در زندگی این هست که
ببینی کسی که عاشقش هستی
کس دیگه ای رو دوست داره …!
انتظار
زیباترین نقاشی دنیاست
وقتی حاصل تصویرش
تو باشی …
چقدر سفت شده است پدال دوچرخه دونفره عشقمان
یا من خسته شدم یا به سربالایی رسیدیم
شاید هم تو دیگر رکاب نمی زنی … !
باران که می بارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افتم
بدون چتر، من بغض می کنم، آسمان گریه
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمت
ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمت
در عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت اما ندارمت
می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان
در باغ دل بکارمت اما ندارمت
می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت اما ندارمت
سعید بیابانکی
I miss you like the sun misses the stars each morning
دلتنگتم مثل خورشید که هر صبح دلش برای ستاره ها تنگ می شه!
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
تو را هیچ گاه آرزو نخواهم کرد !
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی
نه با آرزوی من …
نبودنت
درد است و درد را از هر طرف بنویسی
درد است
و تو از هر طرف که بیایی درمانی …
تـــــــــــو که نمی دانی
هر آدمی دل تنگی های مخصوص خودش را دارد
و تــــــــــــو پنهانی ترین
دلتنگی منی …
زندگیم بودی؛ وقتی سرگرمی ات بودم …
آخر قصه ی عشق ما را همان اول لو دادند
همان جایی که گفتند : یکی بود … یکی نبود …
در هوایت بیقرارم روز و شب
به هر چه نمی خواستم رسیدم
جز تو
که می خواستمت
کاش میشد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد
کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست
از کنار من که رفته ای
از خیال من مرو …
کــآش فقـــط بودی . . .
وقتی بغـــض میکردم . . .
بغلــــم میکردی و میگفتی . . .
ببینــــم چِشــآتو . . .
منـــو نیگــــآ کُن . . .
اگه گریــــه کنی قهر میکنــــم میرمــــ.. .
عاشقان همه نام و نشانی دارند
آنکه در عشق تو بی نام و نشان است منم
نگاهت تلخ
اشک هایم شور
یادت شیرین
چه زندگی بامزه ای
نمی خواهم روز دیگری را بدون عشقم آغاز کنم. دلتنگتم!
دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
من هیچ وقت هیچ چهره ای رو فراموش نمی کنم
اما در مورد تو …
خوشحال می شم که استثنا قائل بشم!